Thursday, January 29, 2004
همانگونه كه اكثر تصميم گيريهاي كلان و ملي در كشور ما بدون هيچ گونه ضابطه و فقط با رابطه (!!) انجام مي شود، ظرفيت شبكه اي تلفن هاي همراه در ايران از ابتدا نامعقول در نظر گرفته شده بود. سيستم شماره گذاري به نوعي اجرا شده بود كه ظرفيت ده رقمي آن به سرعت تلف شده و براي درصد بسيار ناچيزي از مشتركين بالقوه قابليت استفاده داشت:
براي تهران
0911 + 2xx + xxxx
(شش رقم شماره مشترك)
براي ساير شهرستانها
0911+ xxx(كد شهرستان) + xxxx(چهار رقم شماره مشترك)
همانطور كه مشاهده مي شود براي شهرستانهاي بزرگي مثل مشهد و اصفهان و تبريز همان چهار رقم شماره مشترك در نظر گرفته شده بود كه براي شهرستانهاي كوچكي همانند بم (!) خوب معلوم است كه ديگر در اين تقسيم بندي احمقانه چقدر شماره خدا تلف مي شود.
بگذريم. پس از مدتي به پيش شماره 0913 روي آوردند ولي به زودي تمامي شماره هاي آن نيز تلف ( دقت كنيد تلف نه استفاده !!! ) شد. پس از مدتي كار كارشناسي ( !! به قول معروف شكم كارشناسان مخابرات كار كرد و .. ) به اين نتيجه رسيدند كه جاي شماره هاي 4 و 5 را تغيير دهند و به اين ترتيب با استفاده از يك رقم بيشتر به نوعي گندكاري گذشته خود را بپوشانند. نكته اي كه بيش از همه در اين تصميم گيري جالب به نظر مي رسد در تمامي دنيا به سابقه است تغيير همزمان شماره بيش از 2.5 ميليون مشترك كاربر تلفن همراه مي باشد. حال خود حساب كنيد چه خسارتي در سطح ملي به مشتركين و جامعه وارد خواهد شد. چه تجارتها(business) كه بر هم خواهد خورد و ارتباطاتي كه براي هميشه از بين خواهد رفت. اين مسئله حتي با تمامي توجيهات مختلف اين شركت از جمله اعلام از راديو و تلويزيون يا فقط جابجا نمودن دورقم از شماره تلفن هاي همراه به وقوع خواهد پيوست. نكته جالب توجه اين است كه اعمال اين تغيير شماره به زيركي دقيقاً در زمان شلوغي هاي انتخابات مجلس انجام شد كه امسال خدا نيز با زلزله بم كمك بيشتري به اين شركت خدا زده (مخابرات) نمود!!
اخيراً اخباري هر چند كوتاه در مطبوعات در اين زمينه منتشر شده بود.جوابيه اي از سوي يكي از مخابرات نشينان ارائه شده بود، كه خود بيش از پيش به عدم توانايي اين شركت براي مديريت كامل امور مخابرات ايران نشينان اشاره دارد. براي كسب اطلاعات بيشتر و دنبال نمودن موضوع اين آدرس را ببينيد و خود قضاوت نماييد...
در يك ماهي كه گذشت با توجه به رويدادهاي طبيعي (زلزله بم) و سياسي (انتخابات مجلس) توجه افكار عمومي و صد البته رسانه ها به اين موارد معطوف شده بود. كم افراد تيزبيني متوجه شدند كه يك شركت بزرگ دولتي با كمك وزارتخانه مطبوعش، مشغول پوشش گندهاي چند سال گذشته خود مي باشد.
بله شركت مخابرات و داستان رمانتيك تلفن هاي همراه در ايران.
Wednesday, January 28, 2004
فكر كنم مدتهاست كه ننوشته ام. راستش خيلي گرفتارم، هم در شركت هم كارهاي شخصي فراواني روي سرم ريخته. اما امشب ديگر نتوانستم طاقت بياورم و چند خطي نوشتم.
آقا اخبار تلويزيون و راديو خيلي باحال است. تمام خوراكشان شده است تغذيه مغز تهران نشينان بي گناه از كوفت و زهر مار انتخابات مجلس. بابا مردم ما كي از مجلس و اينجور برنامه ها خيري ديده اند كه حالا بيايند و طرفداري نمايند؟
جالب است كه براي داغتر شدن تنور بي فروغ انتخابات امسال با برنامه اي از پيش تعيين شده، تعداد بسياري از نامزدها را رد صلاحيت نمودند و پس از آن كم كم و يكي يكي آنها را قبول مي نمايند. به اين ترتيب هم كلي اخبار زنده راجع به انتخابات توليد مي شود و مخ مردم را حسابي سر كار مي گذارند و هم خيلي ها احساسات مباركشان گل مي كند به پاي صندوقهاي راي آمده و در كل تعداد آراي ريخته شده در صندوقها را افزايش مي دهند و اين همان چيزي است كه آقايون منتظر آن هستند.
اما جالب است كه تهران نشينان و ايرانيان عزيز به ... مباركشان هم نيست و به زندگي عادي خود بدون توجه به انتخابات ادامه مي دهند!! دمتان گرم ...
Wednesday, January 07, 2004
پس از تجربه فروش سربازي كه در دو سه سال پيش انجام گرفت و عده بسياري از جوانان غيور اين مرز و بوم سربازي خود را خريدند و بدين وسيله كمي از بدبختي هاي ناشي از پيش فروش نفت به قيمت ارزان آن دوره ( دسته گل مربوط است به زمان سردمداري سردار سازندگي !!! ) را براي نيروهاي مسلح جبران نمود، مجدداً اين روزها شاهد بحث فروش خدمت سربازي هستيم.
نكته بسيار جالب اينكه اينبار، نمايندگان محترم و محترمه (!) مجلس پيگير اين قضيه شده اند. البته مطمئن باشيد كه اين امر هيچ ربطي به انتخابات دوره بعدي مجلس ندارد و مهرباني نمايندگان كه بعد از نزديك به چهار سال يكدفعه اي گل كرده است هيچ دليل خاصي نظير خود شيريني و نهايتاً جلب آرا بيشتر ندارد!!
اصلاً چرا ما ايرانيها به خصوص تهران نشين ها به همه چيز و همه كار بدبين هستيم!!! ...
نزديك به دو هفته گذشت. در سكوت گذشت. سكوتي مرگبار. اين سكوت از نبود حرف نبود. اين سكوت از دل پر درد ايراني بود كه حرفها داشت و نگفت. حرفهايي كه به خاك رفت. حرفهايي كه دفن شد. مهرهايي كه بر زبانها زده شد. زبانهايي كه طعم تلخ خاك را مزمزه مي كنند...
بله نزديك به هفته از ماجراي بم گذشت. اين نيز بگذرد. ولي ناگفته ها باقي مانده است. چراها و ندانم كاريها و هزاران ريز و درشت ديگر. هزاران انسان مرگ را در آغوش كشيدند و صدها هزار ديگر طعم كور آوارگي را.
شما چطور؟ شما را چه شد؟ حداقل شما تهران نشين هاي عزيز، شما بگوئيد. كمك نموديد؟ ريالي؟ ارزي؟ جنسي؟ به محل رفتيد؟
اگر تهران نشيني بي آزار هستيد و مهربان (مانند اكثرشان ! ) حتماً اينچنين است.
اگر دولتمرد هستيد، چطور؟
بودجه چند سال آينده سازمان خود يا حتي خانواده خود را از راه كمكهاي مردمي جمع آوري نموديد؟!
دلارها را چطور؟ هر چه نباشد دلاراست و حتي در بيابان سنگ را آب مي نمايد!!! جالب است كه با وجود اينكه چندين روز از حادثه گذشته است، رقم دقيقي از مبلغ كلي كمكهاي مردمي جمع آوري شده اعلام نمي شود. البته شايد اينطور راحتتر باشد. ( ناخنكي – انگشتي – شايد هم همش !!)
امروز صبح سوار تاكسي كه بودم از راديو، شنوده اي زنگ زده بود (يك مرد ميانسال) و ارقام كمكهاي خارجي اعلام شده ( اگر دقيق باشند) را محاسبه مي نمود و نتيجه گيري مي نمود كه با اين مبالغ مي توان تمامي خانه هاي ويران شده بم را مجدداً ساخت (هزينه متوسط 5 ميليون تومان ) و ديگر دليلي ندارد كه دولت اينقدر براي يك ميليون وام (!!) اينقدر به مردم آسيب ديده منت بگذارد. بيچاره خبر نداشت كه دلارهاي كمكهاي خارجي الهپلي الهپو ... (!!!!!!)
به هر شعبه هر بانكي كه در تهران مراجعه كنيد يك اعلام جلب توجه مي كند: "براي كمك به مردم مصيبت ديده بم در اين شعبه شماره حساب ... اختصاص داده شده است." جالب است به تعداد تمامي شعب تمام بانكهاي تهران شماره حساب ؟ چه ... در چمني اين وطن لر ...
چند شب پيش يكي از مجريان يكي از تلويزيونهاي ايراني لوس آنجلس به طرز جالبي به شبكه هاي رقيب خود فحش مي داد كه ما اولين كانالي بوديم كه براي كمك به بم نشينان سابق شماره حساب اعلام نموده بوديم! ديگران تقليد نمودند...
واي كه در اين حادثه هر كس سنگ خودشو به سينه مي زنه حتي من تهران نشين ...
