<$BlogRSDUrl$>

Sunday, January 02, 2005


روزنگار - تجربه مسافرت شهري در يك پنج شنبه
پنج شنبه براي يك كار بانكي به بانكم (!!!) سر زدم. با عجله و شتابان چون ساعت در حال گذر از 12 ظهر بود و بيم تعطيلي پيش از دستور بانك مي رفت(!). بانك به طرز مشكوكي خلوت بود. به عجله خود را به گيشه كلر رسانده و به چشمان بد اخلاق و شاكي خانم كارمند چشم دوختم و ...


بانك تجارت ظهر پنج شنبه


بانك هاي دولتي ايران و عدم ترويج پول الكترونيكي شايد يكي از بزرگترين مشكلات جامعه ما در اين روزگار باشد. مملكت ما امروزه بيش از هر زمان ديگري نياز به تغيير و تحول در زمينه هويت شناختي الكترونيكي، بانك و پول الكترونيك و نهايتاً دولت الكترونيك دارد. جالب است بدانيد كه مديران دولتي و بلند مرتبه ما با وجود علم به موضوع به دلايلي (؟) در پيشرفت پروژه هاي IT منجر به پياده سازي هويت الكترونيكي سنگ اندازي مي نمايند...

تا حالا به اين نكته توجه فرموده بوديد كه خدمات خود پردازهاي ايراني چقدر به گردش پول و رشد (!!) در جامعه ايراني كمك نموده است. !!!


همان ظهر پنج شنبه در مواجهه با يك دستگاه عابر بانك سپه


همان پنج شنبه ظهر تاريخي در مواجهه با صف طويلي در مقابل يك شعبه موسسه مالي اعتباري بنياد. ابتدا فكر كردم كه دارند سهم مستضعفين جامعه را قسمت مي كنند. بعد بيشتر دقيق شدم و كمي نيز پرس و جو كردم، ديدم نه بابا سخت در اشتباهم. آخرين مهلت ثبت نام حسابهاي قرض الحسنه براي شركت در مسابقات دور دنيا در هشتاد روز است. آقا صف نگو، جنگ و دعوايي بود. خدا بيامرزاد جناب ژول ورن نويسنده كتاب دور دنيا در هشتاد روز ... !!


همان ظهر پنج شنبه در مواجهه با صف مسابقات بخت آزمايي (نه ببخشيد قرض الحسنه بنياد)




This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com